دخترصاحب الزمان
اسلام علیک یامهدیه صاحب الزمان(عج)
به امیده روزی که تکیه بردیواره کعبه بزنی وبگویی اناالمهدی
ا
من کجای دنیاباشم درآن لحظه چه کنم وحالم شبیه چه کسانی باشد اربابم دستم رابگیر
اسلام علیک یامهدیه صاحب الزمان(عج)
به امیده روزی که تکیه بردیواره کعبه بزنی وبگویی اناالمهدی
ا
من کجای دنیاباشم درآن لحظه چه کنم وحالم شبیه چه کسانی باشد اربابم دستم رابگیر
در تمام عمر با چشمان تر گفتم حسین
در غمت با گریۀ شام سحر گفتم حسین
دامنی لبریز گل در دامن خود یافتم
تاکه بایاد غمت با چشم ترگفتم حسین
باز شد بر روی من درهای الطاف خدا
چون که با آه غمی صاحب اثر گفتم حسین
لحظه ای غافل نبودم من زیاد و نام تو
در وطن بودم اگر یا در سفر گفتم حسین
من دل گم گشته ام را یافتم در کربلا
هر زمان با ناله و سوز جگر گفتم حسین
همره زوارّ کوی تو به گوشم هر زمان
آمد از کرببلای تو خبر گفتم حسین
هیچ نامی لذتش بالاتر از نام تو نیست
چون «وفائی» در همه عمرم اگر گفتم حسین
امّ البنين
فاطمه بنت حزام ملقب به امالبنين مادر قمر بني هاشم بود كه اگر چهدر زمين كربلا حاضر نبود، اما چهار جوان او در ركاب حسين شهيد شدند و او از ناله و گريهآرام نشد تا به جوار حق پيوست.
وقتي خبر شهادت فرزندانش در مدينه به ام البنين رسيد، گفت: «از امام حسينمرا خبر دهيد. فرزندانم و آنچه زير آسمان كبود است، فداي حسين باد. چرا ابتدا از حالحضرت ابي عبدالله مرا مطلع نميسازيد؟»
اين شدت علاقه به امام، تنها دليل كوچك شمردن شهادت فرزندان خود در برابرشهادت امام حسين بود.